فیک کوک ا/ت [ عاشقی ]

پارت ۱۲

( توی ماشین )
* مگه نمیگی رابططون تموم شده ؟
+‌ ا..رر...ه ولی ...
* ولی چی
+ اون میگهههه دوسم دارههههه.. هققق ولی من..
* ولی تو چی
+ دوسش ندارم..
* اااهههه( اصبی و نفسی راحت کشید )
+ راستی تو چرا دنبال......
* چون گفتم شاید میخواد اذیتت کنه که حدسم درست بود ..
+ اهااا..
+ خیلی ممنونم ازت جونگ کوک
+ اگه تو نبودی... معلوم نبود زنده از اون اتاق بیرون میومدمممم هقققق‌‌‌...
* حالاا من رسیدم چیزی ام نشد
+‌ چرا شددد.....هقققققققق هقققققق هقققققق
( پاشو محکم زد رو ترمز )
*‌ چی شد ؟؟؟؟؟ هااااا؟
+ توی ماشیییننن ...هقق
* توی ماشششیییییننن چییی ؟ ( خیلی اصبی )
+ چکم زد
* ای بی ناموس کص..کششششش‌
+ اشکالییییی ندارهههه....
* چی چی اشکالییی نداره .... دفعه دیگه هم کسی چیزی گفت یا خواست کاری کنه که نمیکنه به من زنگ بزن....
+ باااااشههههه...
+‌ ممنون...
( توی اتاقش )
واییی خدایاااا یعنی از من خوششش اومده ?هاااااخخخخخخ ( این مگه تا چند دیقه پیش گریه نمیکرد ؟ ) نهههه بابا هرکی دیگه هم جای‌من بود این کارو‌میکرد ... امیدی نیست هعععععییییی
+ الووو
^ الللووو ا/ت خوبی ؟
+‌ ارهههه
^ چیزی شده صدات یجوریه ..
+ راستش (‌ داستانو توضیح میدههه )
^ اشغال